رویداد جدید قند عسل
سلام مامانم خوبی عسیسم روز عید قربون صبح که از خواب پاشدیم با بابایی فیلم 3 کله پوک دیدیم کلی خندیدیم بعدش رفتیم پایین تو گوسفند میدیدی هی میگفتی پیشیییییییییییییی منم ذوق میکردم بابایی بردت تو پارکینگ دید زیاد فضولی میکنی اوردت تو خونه گوسفند کشتن ظهر خونه عزیز بودیم ولی کباب نبود منم دلم کباب میخواست خوب روزو اونجا سپری کردیم ولی من خیلی ناراحت بودم کلا دلم پیش عزیز شمالی بود دوست داشتم اونجا باشم خیلی دوست داشتم پریشبم بردیمت پارک با عمو سجاد عمه ارزو کلی خوش گزروندی عکسای جدیدتو میزارم گلم بوس بده مامانم ...
نویسنده :
هستی
13:43